خاطرات گمشده

دختری از جنس باران و تگرگ ... مینویسم از ذهن عریانم! باشد که روزی جامه ای به تن کند.

خاطرات گمشده

دختری از جنس باران و تگرگ ... مینویسم از ذهن عریانم! باشد که روزی جامه ای به تن کند.

براى خودم!

بدان وقتى اوضاع آرام است دلهره ات بیشتر مى شود.مدام فکر مى کنى.فکر به لحظه هاى نرسیده آینده.لحظه ها و وقت هایى که تو براى خودت ساخته اى و هنوز نیامده دلهره به جانت انداخته اند.به دنبال آرامش در این اوضاع آرام نباش.وقت هایى که دلهره دارى,طوفان شده آرامش بیشترى در خودت احساس مى کنى.شاید تنها در طوفان است که تو آرامش دارى.مثل شب,شب که مى شود کسی دره ذهنت را باز مى کند و تمام افکار منفى را درون ذهنت خالى مى کند و تو تمام شب را با این افکار سر مى کنى.تنها خواب است که فاصله مى اندازد بین بدبختى و به انتها رسیدن با یک صبح زیبا که نور خورشید زیباترش کرده!
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد