خانه
عناوین مطالب
تماس با من
خاطرات گمشده
دختری از جنس باران و تگرگ ... مینویسم از ذهن عریانم! باشد که روزی جامه ای به تن کند.
خاطرات گمشده
دختری از جنس باران و تگرگ ... مینویسم از ذهن عریانم! باشد که روزی جامه ای به تن کند.
درباره من
پریس یه دختر تو حالو هوای بارون و تگرگ یه روز عاشق یه روز بیخیاله عشقو عاشقی مینویسم تا ثبت بشه ... به امیده یه رنگین کمونه زیبا...
ادامه...
روزانهها
همه
روزی که لب هایم را ببوسد
پیوندها
روزی که لب هایم را ببوسد(میس آذر جون)
در آرزوی وصال
خاطرات تینا
ستاره قطبی (امین)
قطره قطره تا آغوش تو(نی نی خانومی)
دستهها
یه مشت دلنوشته!
3
جدیدترین یادداشتها
همه
یلداى من
حرف هست
از اخم خوشم نمى یاد!
وقتى جوبها بهترین جا هستند!
نه نیست!
براى خودم!
دعایم کن
بازگشت ¡
نایت اسکین!
بی ناموسی!
دری وری :)
اینجا کلبه ی من...
گم شدم...
منو این کامیه سکته ای!
دروغ
بایگانی
آذر 1390
8
آذر 1389
5
آبان 1389
6
مهر 1389
12
شهریور 1389
7
آمار : 9728 بازدید
Powered by Blogsky
از اخم خوشم نمى یاد!
در تمام مسیر داشتم فکر مى کردم که خانم بغل دستى با یک حالتى رو کرد به من :
احمق نیم ساعته زل زده به من,هى نمى خوام اخم کنم که صورتم خط نیفته نمیشه! الان بهش اخم کردم صورتشو کرد اونور مرتیکه!
پریس
شنبه 19 آذرماه سال 1390 ساعت 11:51 ب.ظ
0
لایک
نظرات
0
+ ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت
Gravatar.com
ثبت نام کنید. (
راهنما
)
نام
ایمیل
آدرس وبسایت
مشخصات مرا به خاطر بسپار
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد
ارسال نظر